بلاروس (بلاروسی: Беларусь، الفبای لاسینکا: Belaruś؛ (به روسی: Белору́ссия)، نام قدیمی تر: Белору́ссия تلفظ: بِلُروسّییا) یکسرزمین دور از دریا در اروپای خاوری است، که با کشورهای روسیه، اوکراین، لهستان، لیتوانی، و لتونی هممرز است. پایتخت آن شهر مینسکاست، و شهرهای مهم دیگر آن برست، برست، گرودنو، گومل، موگلیف و ویتبسک هستند.
در بیشتر دوران تاریخ، این ناحیه که هماکنون تحت عنوان بلاروس شناخته میشود، بخشی از سرزمینهای دیگر بود که از آن جمله میتوان بهدوکنشین پولاتسک، دوکنشین بزرگ لیتوانی، همسود لهستان-لیتوانی و امپراتوری روسیه اشاره کرد. نهایتاً، در سال ۱۹۲۲، به یک جمهوری در اتحاد شوروی تحت عنوان بلاروسیه SSR تبدیل شد. این جمهوری بهطور رسمی در ۲۷ اوت ۱۹۹۰، حاکمیت خود را اعلام کرد، و در پیفروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، استقلال خود را به عنوان جمهوری بلاروس در ۲۵ اوت ۱۹۹۱ اعلام کرد. از سال ۱۹۹۴ تاکنون، الکساندر لوکاشنکو رئیسجمهور این کشور بوده است. بلاروس فعلاً در حال مذاکره با همسایه خود روسیه است تا هر دو کشور در میان سایر موارد، اقتصاد خود را در طرحی به نام اتحادیه روسیه و بلاروس با همدیگر یکپارچه کنند. این کشور هنوز هم متحمل آثار انفجار هستهای در حادثه چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ است، که در همسایگی جمهوری سوسیالیست شوروی اوکراین قرار داشت.
از لحاظ رسمی، این کشور تحت عنوان جمهوری بلاروس (به زبان بلاروسی: Рэспубліка Беларусь، زبان روسی: Республика Беларусь،Respublika Belarus) شناخته میشود، در حالی که نام کوتاه آن بلاروس است. برخی کاربرد عبارت ” بلاروسی ” را که با استفاده از بیان مستقیم روسیسازی آن بوده، کسر شأن میدانند. این نام بهطور نادرست به “روسیه سفید” ترجمه شده، که این نام به یک منطقهای جداگانه اشاره دارد.
وجه تسمیه نام بلاروس :
از لحاظ تاریخی، نام این کشور در زبان انگلیسی به ” روسیه سفید ” اشاره شده است. اما این نام دقیقاً درست نیست؛ ترجمه درست آن عبارت است از:”روتنیای سفید” (ناحیهای در اوکراین)؛ که این اقدام (نادرست) تا امروز در زبانهای دیگر نیز تداوم یافته است.
نخستین کاربرد شناختهشده از کلمه “روسیه سفید” راجع به بلاروس در اواخر قرن شانزدهم از سوی فردی اروپایی به نام جرومی هورسیصورت گرفت. او این اصطلاح را برای تشریح امپراتوری ایوان آزارنده به کار برد. طی قرن هفدهم، تزارهای روسی از عبارت “روتنیای سفید” استفاده کردند که تلاش میکردند میراث خود را از (سرزمین) همسود لهستان-لیتوانی بگیرند. پس از آن که این همسود فروپاشیده شد، سرزمینهایی که هماکنون بلاروس را تشکیل میدهند بهطور رسمی تحت عنوان ” بلاروس ” و” بلاروسی ” نامیده شدند و این نامها جایگزین نامهای ممنوعه “لیتوا” و “لیسوینی” بودند و کاربرد آن شدند.
تلفظهای بلوروسیه و بیلوروسیه نقل حروف نام این کشور بر اساس (تلفظ) روسی است. بلاروس در روزهای امپراتوری روسیه “بلوروسیه ” نامیده میشد و تزار روسیه معمولاً “امپراتور کل روس ها- روسیه بزرگ، روسیه کوچک، و سفید” خوانده میشد. این کار در سراسر دوران شوروی ادمه یافت، ضمن آنکه نام رسمی این کشور نامجمهوری سوسیالیست روسیه شوروی ” برای خود انتخاب کرده بود. برخی از اهالی بلاروس با نام “بلاروسیه ” مخالف هستند، زیرا این نام، در نظرشان روزهای تسلط حکومت روسیه و شوروی را تداعی میکند.
در سال۲۰۰۲، یک بررسی اطلاعاتی از سوی وبسایتی انجام گرفت تا ببینند کدام نسخه از این نام در اکثر وب سایتها مورد استفاده قرار میگیرد. با استفاده از گوگل، وب سایت به جستجوی اصطلاحات گوناگون و عباراتی پرداخت که در آن کلمه “بلاروس” وجود داشت، و شکل رسمی کوتاه آن نام برای ٪۹۳ از وب سایتها مورد استفاده قرار گرفته بود. تلفظهای “بلاروسیه”، ” بیلوروسیه ” و بیلوروسیا ” در ٪۱ تا ٪۲ از موارد به کار رفته بود.
امروزه تعدادی از زبانها هنوز از بلاروس به عنوان روسیه سفید نام میبرند، همچون ” Weiβrussland ” در زبان آلمانی، “بیاض روسیه” در زبان ترکی یا ” Λευκορωσία” (لوکوروسیه) در زبان یونانی.
تاریخ بلاروس :
بین قرون ۶ و ۸ ام، آنچه که هم اکنون به نام بلاروس نامیده میشود تحت سکونت اسلاوها قرار داشت، که هنوز هم بر آن کشور سیطره دارند. کمکم اسلاوهای قدیمی شرق شروع به برقراری ارتباط با ورنجیانها نمودند و کشوری را تحت عنوان روسیه تشکیل دادند، که عمدتاً نواحی اطراف پولاتسک نوین امروزی در بخش شمالی آن کشور در بر میگیرد. در قرن ۱۳ ام، این کشور به نحو ناهنجاری تحت تأثیر حمله مغولها قرار گرفت، و نهایتاً بخشهایی از روسیه توسط دوک نشین بزرگ لیتوانی بلعیده (تصرف) شد. سرزمینهای اصلی این دوک نشین شامل نواحی اطراف شهرهای کرناوه، تراکای، ویلنیوس، بودند، اما خود دوک نشین اغلب در حال نبرد بود و فتوحات مشهوری را علیه مغولها در شرق، ترکها در جنوب و سرداران تیوتونیک در غرب داشتند. تا قرن ۱۵ ام، دوک نشین بزرگ لیتوانی تا بخش عمدهای از اروپای باختری، از دریای بالتیک تا دریای سیاه گسترش یافت.
در ۲ فوریه ۱۳۸۶، دوک بزرگ لیتوانی، ولادسلاو دوم جوگایلا، پادشاه لهستان شد، و دوک نشین بزرگ را با لهستان در یک اتحادیه شخصی تحت کنترل یک حکومت درآورد. این اتحادیه شخصی نهایتاً به ایجاد همسود لهستان-لیتوانی، یک کشور جدید در سال ۱۵۶۹، منجر گردید. اما، تا سال ۱۷۹۵، این کشور تقسیم شد و بر مبنای تقسیمات همسود لهستان-لیتوانی از طریق الحاق روسیه امپراتوری، پروسیا و اتریش به هم پیوست. مناطق بلاروس تا زمان اشغال آن به وسیله آلمان طی جنگ جهانی اول به عنوان بخشی از قلمرو روسیه باقیماند.
نخستین بار بلاروس استقلال خود را در ۲۵مارس ۱۹۱۸ با تشکیل جمهوری خلق بلاروس اعلام نمود. اما این جمهوری، عمر کوتاهی داشت، و حکومت آن به زودی پس از خروج آلمان سرنگون شد. در سال ۱۹۱۹، بلاروس به جمهوری سوسیالیستی بلاروس شوروی تبدیل شد، و پس از اشغال لیتوانی شرقی از سوی روسیه، در جمهوری سوسیالیست لیتوانی-بلاروسیه شوروی ادغام شد. پس از پایان جنگ لهستان-شوروی در سال ۱۹۲۱، سرزمینهای بلاروس میان لهستان و بلاروسیه تازه تأسیس SSR تقسیم گردید، که یک عضو بنیادی اتحاد شوروی| جمهوریهای سوسیالیست اتحاد شوروی در سال ۱۹۲۲ شد. در سپتامبر ۱۹۳۹، اتحاد شوروی در نتیجه معاهده مولوتف-ریبنتروپ، به سرزمین بلاروس تحت کنترل لهستان پیوست شد.
در سال۱۹۴۱، آلمان نازی عملیات بارباروسا را با حمله به اتحاد شوروی انجام داد. بلاروس به زودی پس از آن تسخیر شد، و اشغال بلاروس توسط آلمان نازی|باقیمانده در دست نازیها تا سال ۱۹۴۴ ادامه یافت. بیشتر زیرساختهای کشور نابود شد و بخش عمدهای از جمعیت آن در حمله آلمان کشته شدند. مردم یهودی بلاروس نیز طی واقعه هولوکاست دچار فاجعه شدند. این موضوع تا سال ۱۹۷۱ ادمه داشت تا این که جمعیت مردم بلاروس به سطح پیش از جنگ رسید. اما جمعیت یهودیان هرگز ترمیم نشد.
پس از پایان جنگ، بلاروسیه، یکی از ۵۱ امضاء کننده بنیاد ملل متحد در سال ۱۹۴۵ بود. بازسازی که پس از جنگ در بلاروس انجام گرفت در مقایسه با جمهوری شوروی آبادانی قابل مقایسهای را به دنبال داشت. در طی این زمان، بلاروس به مرکزی اصلی سازندگی در ناحیه غرب اتحاد جماهیر شوروی USSR تبدیل شد. افزایش مشاغل باعث سرازیر شدن جمعیت مهاجر فراوانی از جمهوری شوروی فدراتیو سوسیالیستی روسیه به این کشور گردید.
طی دوران ژوزف استالین، سیاست روسی کردن برای «حفاظت» SSR بلاروسیه در برابر نفوذهای کشورهای غربی آغاز شد. این برنامه قرار بود در هویت فرهنگی بلاروس ریشه داشته باشد که با عناصر روسی جایگزین شد. این سیاست شامل اعزام روسها از نقاط گوناگون اتحاد شوروی و قرار دادن آنها در نقاط کلیدی داخل حکومت SSR بلاروسیه بود. استفاده رسمی از زبان بلروسی و دیگر جنبههای فرهنگی نیز به سیاستهای اتحاد شوروی|مسکو محدود میشد. پس از مرگ استالین در سال۱۹۵۳، جانشین او، نیکیتا خروشچف به برنامه روسی سازی ادامه داد، پایتخت SSR بلاروسیه را شهر مینسک قرار داد که ” هرچه همه ما زودتر به روسی صحبت کنیم، باید زودتر کمونسیم را برقرار نماییم.
در سال۱۹۸۶، بخشی از بلاروس تحت تأثیر انفجار نیروگاه چرنوبیل قرار گرفت که حادثه در همسایگی اوکراین رخ داد. زمانی که نخست وزیر شوروی میخائیل گورباچف شروع به اجرای برنامهپرستوریکای خود نمود، مردم بلاروس با فرستادن نامهای به وی در دسامبر۱۹۸۶، دربارهٔ نزول فرهنگ خود شرح دادند. این رخداد از سوی مورخین، «چرنوبیل فرهنگی ۱» نام گذاری شدهاست.
در ژوئن۱۹۸۸، گورهای دسته جمعی در شهر کوراپاتی کشف گردید. بنا به ادعا آنها، این گورها در حدود ۲۵۰هزار نفر از قربانیان (دوره) استالین را در خود جای میداد. برخی اظهار مینمایند که این کشف گواهی بر این مسئلهاست که دولت شوروی تلاش مینموده که مردم بلاروسی را از بین ببرد و همین موجب شده تا برخی از آنها خواهان استقلال شوند.
بلاروس در ۲۷ ژوئیه ۱۹۹۰ موجودیت خود را اعلام نمود، و در ۲۵اوت ۱۹۹۱، BSSR با به دست آوردن استقلال کامل خود، رسماً به جمهوری بلاروس تبدیل شد. در حدود همان زمان بود که استانیسلاو ششکویچ رئیس شورای عالی بلاروس درمقام رهبری بلندپایه بلاروس گردید. ششکویچ، در کنار بوریس یلتسین از روسیه و لئونید کراوچک از اوکراین در ۸ دسامبر۱۹۹۱ در بلاوژسکایا پوشچا در همایشی رسماً انحلال اتحاد شوروی و تشکیل همسود کشورهای مستقل را اعلام نمودند. تا سال ۱۹۹۴، کشور به وسیله الکساندر لوکاشنکو رهبری میشد، که مورد انتقاد دولتهای غربی، (گروه) ناظر حقوق بشر، و دیگر سازمانهای غیردولتی غربی به خاطر سیاستهای داخلی خود به سبک اتحاد شوروی پیشین، واقع شد.
از سال ۲۰۰۵، به نظر میرسد که جنبشی در بلاروس به سوی اتحاد دوباره با روسیه صورت گرفته باشد. در نوامبر۲۰۰۵، یک پیش نویس از قانون اساسی برای تصویب به هردو (رئیس جمهور) ولادیمیر پوتین و لوکاشنکو تسلیم شدهاست.
این حرکت، در کنار دیگر موارد، بخشی از طرح ۱۹۹۶ بود که توسط لوکاشنکو و رئیس جمهور پیشین روسیه، بوریس یلتسین برای ایجاد اتحادیه روسیه و بلاروس انجام گرفت.
سیاست در بلاروس :
بلاروس یک جمهوری است که توسط رئیس جمهور و مجلس دوگانه آن –مجلس ملی جمهوری بلاروس و مجمع ملی- اداره میشود که شامل یک مجلس پایین دستی، مرکب از ۱۱۰عضو مجلس نمایندگان جمهوری بلاروس مجلس نمایندگان، و یک مجلس بالادست، با ۶۴عضو شورای جمهوری بلاروس شورای جمهوری میباشد. مجلس نمایندگان اختیار دارند تا نخست وزیر بلاروس را منصوب نمایند، اصلاحاتی در قانون اساسی بدهند، به نخست وزیر رای اعتماد داده و پیشنهادهایی راجع به سیاست خارجی و داخلی بلاروس ارائه نمایند. شورای جمهوری این قدرت را دارد که مقامات گوناگون دولتی را انتخاب نموده، رئیس جمهور را استیضاح کرده و نیز اختیار دارد تا لوایح مورد تصویب مجلس نمایندگان را قبول یا رد نماید.
هر یک از این مجامع میتوانند هرگونه قانون مصوب از سوی مقامات محلی را در صورتی که مغایر با قانون اساسی بلاروس باشد، رد (وتو) کنند. رئیس جمهور- از سال۱۹۹۴، الکساندر لوکاشنکو- رهبر کشور میباشد. دولت، شورایی از وزرا به ریاست نخست وزیر بلاروس نخست وزیر است؛ اعضای شورای وزیران لازم نیست عضو مجلس (قوه مقننه) باشند، و از سوی رئیس جمهور تعیین میشوند. قوه قضائیه شامل دادگاه عالی و دادگاههای ویژه گوناگونی همچون دادگاه قانون اساسی بلاروس است، که به قانون اساسی یا قوانین اجرایی میپردازد. قضات دادگاه قانون اساسی از سوی رئیس جمهور انتخاب شده و مورد تأیید شورای (مجمع) جمهوری قرار میگیرند.
در بلاروس، با این که احزاب سیاسی وجود دارند که یا موافق یا مخالف رئیس جمهور لوکاشنکو هستند، اکثریت کرسیهای مجمع ملی توسط افرادی اشغال میشود که وابستگی به هیچیک از احزاب سیاسی ندارند. اما، سه حزب وجود داند که کرسیهای مجلس نمایندگان را اشغال میکنند: حزب کمونیست بلاروس (۸کرسی)، حزب کشاورزان بلاروس (۳کرسی)، و حزب لیبرال دموکرات بلاروس (۱کرسی). دو حزب دیگر که متعهد به حمایت از لوکاشنکو، حزب سوسیالیست ورزش دوست بلاروس و حزب جمهوریخواه کار و عدالت میباشند که در انتخابات اکتبر۲۰۰۴هیچ کرسی را به دست نیاوردند. احزاب مخالف، همچون جبهه خلق بلاروس و حزب متحد غیرنظامی بلاروس نیز هیچ کرسی را در آن احراز نکردند. UCPB و BPF احزاب دیگری هستند که ائتلاف خلق به علاوه ۵، گروهی از احزاب سیاسی مخالف لوکاشنکو، را شامل میشوند. سازمانهای متعددی از جمله OSCE سازمان امنیت و همکاری در اروپا OSCE، این انتخابات را به سبب نتایج منفی احزاب مخالف و غرض ورزی رسانههای بلاروس به سود دولت، فاقد آزادی لازم اعلام نمودند.
تقسیمات کشوری بلاروس :
بلاروس به شش استان (“oblast”) تقسیم میشود، که شهرهای آن به عنوان مراکز اداری آن نامیده میشوند. شهر مینسک، واقع در ایالت مینسک، دارای جایگاه ویژهای از یک زیر مجموعه کشوری است که هیچیک از این ووبلاستها آن را شامل نمیشوند.
تقسیمبندی زیر گروهی ” اوبلاست ” میراث دوره شوروی میباشد. اوبلاستها نیز خود به زیرگروههایی به نام ” رایون “ها تقسیم میشوند. ترجمه رایج این واژه ” بخش “ها یا ” نواحی” است. مقامات اداری محلی (” رایساوت “، “مشاور رایون “) از سوی ساکنین رایون انتخاب میشوند؛ و مقامات اجرایی محلی (“مدیریت رایون “) نیز توسط مسئولان بالاتر اجرایی منسوب میگردند. به همین صورت، هر اوبلاستی دارای یک مقام قانونگذار خود (“اوبلزووت “) بوده که از طرف ساکنان آنجا انتخاب میشود، و نیز یک مقام اجرایی (“مدیریت اوبلاست “) که رهبر آن از سوی رئیس جمهور تعیین میشود.
(مراکز مدیریتی در داخل پرانتزها قرار گرفتهاند)
- مینسک (پایتخت)
- ایالت برست (برست)
- ایالت گومیل (گومیل)
- ایالت گرودنا (گرودنا)
- ایالت ماگیلیوف (ماگیلیوف)
- ایالت مینسک (مینسک)
- ایالت ویتبسک (ویتبسک)
جغرافیای بلاروس :
مساحت کشور بلاروس ۲۰۷٬۵۹۵ کیلومتر مربع و کم و بیش اندازه گویان است. بلاروس یک کشور دور از دریا، نسبتاً پست، و شامل نواحی گستردهای از سرزمینهای باتلاقی (تالابی) میباشد. دریاچهها و رودخانهها این کشور را بریده بریده نمودهاند.
بزرگترین منطقه باتلاقی آن پولزیا است که در میان وسیعترین تالابهای اروپایی قرار دارد. ۱۱ هزار دریاچه در بلاروس وجود دارد، اما اکثر این دریاچهها کمتر از ۵/۰ کیلومتر مربع (۱۲۴ مایل مربع) وسعت دارند. سه رودخانه اصلی در داخل این کشور جریان دارند، رود نمان، رودخانه پریپیات، و رود دنپر.
بلندترین نقطه بلاروس در جیارژیانسکارا هارا (تپه جیارژیانسکارا) به بلندای ۳۴۵ متر (۱۱۳۲ پا) میباشد. آب و هوای آن از زمستانهای بسیار سرد (دمای متوسط در ژانویه در دامنهای بین ۸- درجه سلسیوس تا ۲- درجه سلسیوس) تا تابستانهای خنک و بارانی (میانگین دمای ۱۵ درجه سلسیوس تا ۲۰درجه سلسیوس) در نوسان است.
جنگلها ٪۳۴ کل مناظر این کشور را پوشاندهاند، و محصولات جنگلی را یکی از پررونقترین منابع طبیعی برای این سرزمین میکنند. دیگر منابع طبیعی که میتوان در بلاروس یافت شامل ذخایر زغال سنگ نارس، مقادیر اندکی نفت و گاز طبیعی، گرانیت، دولومیت، سنگ آهک، خاک رسوبی (آهک دار)، گل سفید، ماسه، شن و خاک رس میشود.
در حدود یک پنجم این سرزمین، بیشتر در ایالات جنوب خاوری و گومیل و ماگیلیوف هنوز تحت تأثیر انفجار سال ۱۹۸۶ درفاجعه نیروگاه هستهای چرنوبیل، اوکراین قرار دارد. با این که مقدار پرتوافکنی از زمان فاجعه تاکنون (تا یک درصد) کاهش یافته، بیشتر این ناحیه به عنوان نواحی غیرقابل سکونت درنظر گرفته شده است.
اقتصاد بلاروس :
نظام اقتصادی تا حدود ٪۸۰ تحت کنترل دولت قرار دارد، و از زمان اتحاد شوروی تاکنون چنین بوده است. این کشور از لحاظ اقتصادی نسبتاً با ثبات است، اما تا حدود زیادی در تأمین مواد خام به متحد نزدیک خود روسیه وابسته است. صنعت و کشاورزی عمدتاً در دست دولت قرار دارد؛ بنابراین بلاروس یکی از معدودترین بازماندههای اقتصادهای ملی با سرمایهگذاری دولتی میباشد. کشاورزی تحت کنترل کشت اشتراکی با زیربخشهای عمده کشت سیب زمینی و پرورش دام است.
از لحاظ تاریخی مهمترین شعب صنعت شامل منسوجات و فرآوری چوب (جنگلی) میباشد. پس از سال۱۹۶۵، ایجاد صنعت سنگین و مهندسی مکانیک (تراکتور، یخچال) عمدتاً سبب ارتقاء توسعه صنعتی گردید. در داخل اتحاد شوروی، بلاروس یکی از توسعه یافتهترین جمهوریها از لحاظ صنعتی بود. به لحاظ اقتصادی، بلاروس خود در همسود کشورهای مستقل، مجمع اقتصادی اوراسیا و اتحادیه روسیه و بلاروس شرکت دارد. پس از سال۱۹۹۰، با عرضه ساختارهای بازار آزاد به داخل اتحاد شوروی پیشین، تولید صنعتی شناور گردید. اما، رشد اقتصادی در سال ۱۹۹۶ به آن بازگشت و بلاروس در سال۲۰۰۱ اولین کشور از گروه کشورهای مستقل همسود(CIS) بود که به سطوح تولید صنعتی و کشاورزی سال۱۹۹۰رسید.
تولید ناخالص ملی برای سال۲۰۰۵ (تخمیناً) بالغ بر ۱۳/۷۹ میلیارد دلار که تقریباً برابر با درآمد سالانه ۷۷۰۰ دلار به ازای هر فرد میشود. در سال۲۰۰۵، تولید ناخالص ملی تا حدود ٪۹–۸ با وجود نرخ متوسط تورم حدود ٪۸، افزایش یافت. بر طبق (آمار) سازمان ملل، طی ده سال گذشته، متوسط ماهانه درآمد از ۲۰دلار آمریکا به ۲۲۵ دلار آن افزایش یافته است.
نرخ بیکاری، بر اساس آمار دولت بلاروس، در سال۲۰۰۵، ٪۲ بوده است. اما، کارشناسان خارجی معتقد بودهاند که نرخ واقعی آن احتمالاً از این میزان بیشتر است. موضوع بحث برانگیزتر، تصمیم این کشور به کنار گذاشتن روبل بلاروس (BYR) به نفع روبل روسیه (RUB) میباشد که بر طبق آژانس خبری روسیه، آژانس ایتارتاس، از ۱ژانویه ۲۰۰۸ آغاز میشود.
اقتصاد بلاروس تحت فشار اوضاع سیاسی داخل این جمهوری است. این فشار عمدتاً به شکل تحریمها علیه این کشور یا رهبری بلاروس قابل احساس است. مثلاً، اتحادیه اروپا، قطعنامه شورای (EC) به شماره ۲۰۰۶/۷۶۵ را در۱۸ می ۲۰۰۶، تصویب نمود. این قانون موجب مسدود شدن حسابهای رئیس جمهور لوکاشنکو و نیز بین ۳۰ تا ۳۵ نفر از مقامات بلند پایه بلاروس در بانکهای خارجی میشود. این تحریمها همچنین شامل ممنوعیت سفرهای رهبران فوقالذکر به نقاط گوناگون میشود. این تحریم از سوی اتحادیه اروپا پس از زمانی اعمال شد که فراکسیون این کشور اعلام نمود که انتخابات ۱۹مارس ۲۰۰۶ فریبکارانه بوده و نیز گروههای مخالف در این کشور سرکوب شدهاند.
جمعیت شناسی بلاروس :
بزرگترین قوم در این کشور بلاروسیها هستند که ۸۳ درصد جمعیت ۱۰ میلیون نفری این کشور را تشکیل میدهند. روسها دومین گروه پرجمعیت این کشور با حدود ۸٪ از ترکیب جمعیتی این کشور میباشند. لهستانیها با ۳.۱٪ و اوکراینیها با ۱.۷٪ دیگر اقلیتهای قومی این کشور هستند. روسی وبلاروسی هر دو زبانهای رسمی این کشور هستند. روسی زبان اصلی کشور است و ۷۲ درصد به آن صحبت میکنند.
جمعیت این کشور مثل اغلب کشورهای اروپای شرقی در دو دهه اخیر روند کاهشی داشته و از بیش از ده میلیون در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ به ۹.۵ میلیون در سرشماری سال ۲۰۰۹ رسیده است. تراکم جمعیت در حدود ۵۰ نفر به ازای کیلومتر مربع است و حدود ۷۲٪ مردم شهرنشین هستند. از جمعیت شهرنشین ۲۴٪ در مینسک، پایتخت و بزرگترین شهر بلاروس زندگی میکنند.
سن میانگین جمعیت ۳۷ سال است. نرخ باروری در سال ۲۰۰۷ حدود ۱.۲۲ (بسیار پایینتر از نرخ جانشینی) بود و نرخ مهاجرت نیز منفی بود. امید به زندگی ۶۸.۷ سال (۶۳ سال برای مردان و ۷۴.۹ سال برای زنان) است.تعداد زنان بیشتر است و به ازای هر ۱۰۰ زن ۸۷ مرد وجود دارد. ۹۹ درصد افراد بالای ۱۵ سال باسواد هستند.
بر اساس آمارهای دولتی در سال ۲۰۰۹ ۵۸.۹٪ درصد به یک مذهب اعتقاد دارند و ۴۱.۱٪ درصد بیدین هستند. بیشتر مذهبیها به کلیسای ارتدوکس شرقی پایبند هستند و کلیسای کاتولیک نیز در نواحی غربی (۷ درصد کل جمعیت) پیروانی دارد. این کشور در گذشته از مهمترین مراکز جمعیتی یهودیان اروپا بود و جمعیت یهودیان آن به ۱۰ درصد میرسید اما از میانههای قرن بیستم جمعیت آنها به شدت کاهش یافته و اکنون اقلیت کوچک کمتر از یک درصدی را تشکیل میدهند.
نرخ مهاجرت به ازای هر هزار نفر در بلاروس برابر با ۳/۲+ است. بر طبق گزارش سازمان بینالمللی مراقبت (از) کودکان، (در مقایسه با ۱۶۷ کشور) بلاروس دارای بالاترین نرخ در میان همه کشورهای اتحاد شوروی سابق میباشد. آن دارای رتبه ۱۶ برای نسبت شاخص مادران، رتبه ۱۴ برای نسبت شاخص زنان و رتبه ۲۰برای نسبت شاخص کودکان است. نزدیکترین کشورها به آن در بین کشورهای اتحاد پیشین شوروی، استونی (رتبه ۱۸ برای رده زنان)، اوکراین (۲۶/۳۱/۲۱) و روسیه (۶۴/۳۴/۲۷) هستند.
بزرگترین شهرهای بلاروس (جمعیت بر اساس هزار نفر، ۲۰۰۶):
- مینسک – ۴/۱۷۴۱
- گومیل – ۲/۴۸۱
- موگیلف – ۱/۳۶۵
- ویتبسک – ۴/۳۴۲
- گرودنا – ۸/۳۱۴
- برست – ۳/۲۹۸
- بابرویسکا – ۸/۲۲۰
- بارانویچی – ۶/۱۶۸
- باریساوو – ۴/۱۵۰
- اورشا – ۵/۱۳۰
- پینسکا – ۳/۱۲۵
- مازیر – ۸/۱۱۱
- سالیگورسک – ۴/۱۰۱
- نواپولاتسک – ۳/۱۰۱
فرهنگ بلاروس :
تاریخچه لباس سنتی بلاروس به زمان روسیه کییفی بر میگردد و در طول زمان تحت تأثیر فرهنگهای همسایه: لهستانیها، لیتوانیاییها، تویانها، روسها و دیگر کشورهای اروپایی قرار گرفته است. گذشته از ریشههای غالب روتنیایی (در اوکراین)، سبک آشپزی بلاروسی بسیار به لیتوانیایی نزدیک میباشد. برخی اوقات آن را تاحدودی نسبت به همسایگان بانفوذ خود از غنا و تأثیر کمتری برخوردار است. اما، در واقع این میتواند حاصل نبود کلی هویت ملی باشد که هنوز به عقب نگهداشتن کشور از توسعه ادامه داده و نیز سبب افت وجود سنتهای آشپزی در ۱۰۰سال گذشته شده است.
جنبههای خاص فرهنگ بلاروس به دلیل روسی شدن آن، در طول زمان از دست رفته است. رئیس جمهور لوکاشنکو قوانینی را عرضه نموده که ایستگاههای رادیویی و تلویزیونی را وادار مینماید پیشرفت روزبه روز بلاروس را نمایش دهند، اما این اجرای این کار، تفاوتی ندارد به زبان بلاروسی باشد یا به زبان روسی. ایستگاههای رادیو و تلویزیونی مذکور، دولتی بوده، و توسط شرکت تلویزیونی-رادیویی دولتی کشور اداره میشود.
دولت روسیه بسیاری از جشنوارههای فرهنگی سالانه را برگزار مینماید: “بازار اسلاویانتسکی در ویتبسک”، “چشمه مینسک “؛ “همایشهای تئاتری اسلاوونیک”؛ “جشنواره ملی دروگری”؛ “هنرها برای کودکان و جوانان “؛ “مسابقه هنرهای نمایشی گروه جوانان”؛ “مشاعرههای نیزویژ “؛ ” قصر صلح “؛ و جشنواره ملی ترانه و شعر بلاروس. این وقایع اجرا کنندگان با استعداد بلاروسی را نمایش میدهد، اعم از این که در موسیقی، هنر، شعر، رقص یا تئاتر دارای ذوق باشند. در این جشنوارهها، جوایز گوناگونی تحت عنوان قهرمانان شوروی و بلاروسی به خاطر مهارت آنها در موسیقی یا هنر اعطاء میشود. شماری از روزهای تعطیل در این کشور نظیر روز استقلال یا روز پیروزی جمعیت فراوانی را به خود جذب میکند و نمایشهای متعددی همچون آتش بازی و رژههای نظامی در آنها برگزار میشود. بیشتر این جشنوارهها در ویتبسک یا مینسک برپا میشود.
بلاروس دارای چهار مکان میراث (فرهنگی) جهانی است، که دو تا از آنها بین این کشور و کشورهای همسایه مشترک هستند. این چهار مورد عبارتنداز: مجموعه قصر صلح؛ قصر نیازویژ؛ بلووژسکایا پوشاچا (مشترک با لهستان)؛ طاق زمین پیمای استروو (که در آن با کشورهای استونی، فنلاند، لیتوانی، لتونی، نروژ، مولداوی، روسیه، سوئد و اوکراین سهیم میباشد)
مناطق دیدنی بلاروس :
- قلعه میر (mir castle complex)
- جنگل بیالوزا (bialowieza forest)
- قلعه برست (twierdza brzeska)
- کلیسای سنت سیمون و هلنا (church of saints simon and helena minsk)
- پارک گورگی (gorky park)
- کاخ گومل (gomel palace)
- برج کامیانتس (tower of kamyanets)
- باغ گیاه شناسی (botanical garden)